مدیریت استراتژیک

تجزیه و تحلیل پورتفوی کسب و کار

سبد کسب و کار خود را تحلیل کنید

تجزیه و تحلیل پورتفوی کسب و کار مفهومی است که بسیار با ماتریس گروه مشاوران بوستون همان BCG نزدیک است و به نوعی می توان گفت کاربرد ماتریس BCG در آنالیز پورتفوی کسب و کار است.

پورتفولیوی یک شرکت مجموع کسب و کارها، دارایی ها و محصولاتی است که یک شرکت دارد.یک تجزیه و تحلیل پورتفولیو به منظور ایجاد بهترین شکل برای شرکت به منظور بهره بردای از تمام توانایی های شرکت و پتانسیل های موجود صورت می پذیرد. که شامل دو گونه تصمیم می شود، یکی تصمیم پیرامون کسب و کارهای موجود و ارتباط بین آنها و اهمیت هر کدام و دیگری تصمیم پیرامون سرمایه گذاری های جدید.

تعیین میزان جذابیت بازار برای هر کدام از واحدهای کسب و کار استراتژیک همان SBU ها در آنالیز پورتفولیوی هر کسب و کار اهمیت خاصی دارد. معمولاً عوامل برای تعیین جذابیت بازار بین شرکتهای مختلف یکسان است و شامل موارد زیر می شود:

رشد بازار (Market Growth)

اندازه بازار (Market Size)

قابلیت سود دهی بازار (Market Profitability)

شدت رقابت در بازار (Intensity Of Competition In Market)

روندهای قیمت گذاری (Pricing Trends)

تقسیم بندی بازار (Market Segmentation)

ریسکهایی که شامل حال صنعت می شود.

همچنین بررسی موارد زیر علاوه بر میزان جذابیت بازار مهم است:

سهم از بازار

قدرت برند

قدرت در توزیع

وفاداری مشتریان

موقعیت نسبی ما در هزینه ها

وضعیت پیشرفتها و نوآوریهای تکنولوژیکی

یک عنصر کلیدی در تجزیه و تحلیل محیط داخلی، ارزیابی نقاط قوت جایگاه یک کسب و کار در بازار است. تجزیه و تحلیل پورتفولیو که تاریخچه غنی و متنوعی در مدیریت استراتژیک دارد، ارزیابی این نقاط قوت را در سه بعد گسترش می دهد.

در ابتدا تجزیه و تحلیل پورتفولیو، ارزیابی جایگاه یک کسب و کار را با ارزیابی جذابیتهای بازار ترکیب می کند، که به طور عمومی از تجزیه و تحلیل محیط خارجی و به طور خاص از تجزیه و تحلیل بازار نشات می گیرد. یکی از نتایج تجزیه و تحلیل پورتفولیو، ارائه خلاصه ای از مهمترین ارزیابی های هر کسب و کار در دوبخش می باشد.ثانیاً تجزیه و تحلیل پورتفولیو شامل: واحدهای تجاری استراتژیک چندگانه SBU می باشد. همچنین در تصمیم هایی که به سرمایه گذاری بر روی واحدهای تجاری استراتژیک SBU مربوط شود واحدهای سازمانی باید منابعی را جذب، نگهداری و یا ایجاد کنند.

شکل اصلی تخصیص منابع به صورت زیر می باشد:

شرکتی که واحدهای استراتژیک SBU متعددی دارد، باید به این نکته توجه داشته باشد که هر یک از واحدهای تجاری استراتژیک به جریان نقدی نیاز دارند و از طرف دیگر، هر یک از این واحدها، توانایی دارند که پ.ل نقد ایجاد کنند. در یک سازمان غیر متمرکز،مدیرانی که وجوه نقد در واحدهای تجاری استراتژیک ایجاد می کنند، طبیعی است که بر روی وجوه نقد سایر واحدهای تجاری موجود نیز کنترل داشته باشند. با وجود این، انگیزه اصلی مدیر یک واحد تجاری استراتژیک، رشد و سودآوری می باشد و مدیر هر واحد تجاری خود را آماده می نماید تا از تمامی فرصتهای سرمایه گذاری که باعث رشد واحد تجاری اش می شود، استفاده کند. هر چند که ممکن است رشد سریع واحدهای تجاری استراتژیک، سود کم و یا حتی خساراتی را در پی داشته باشد اما، وجود پتانسیل قوی همراه با نقدینگی فراوان، اغلب از جریانهای نقدی مورد نیاز حمایت میکند.در اینجا هدف اصلی سیاست عدم تمرکز است که واحدهای تجاری استراتژیک را به سرمایه گذاری برای رشد آنها تشویق و ترغیب می کند. یک دلیل غیر منطقی این است که واحدهای تجاری استراتژیکی که محصولاتی در مرحله بلوغ دارند، ممکن است که گزینه های مناسبی برای سرمایه گذاری نباشند و تنها به دلیل این که جریان نقدی در این نوع واحدهای تجاری فروان می باشد، هنوز بر روی آنها سرمایه گذاری می شود.

در نهایت مدلهای پورتفولیو مشخص می کند که کدام یک از واحدهای تجاری استراتژیک باید جریان های نقدی در دسترس را دریافت کنند، ثالثاً تجزیه و تحلیل پورتفولیو، پیشنهادهایی را در ارتباط با خطوط اصلی استراتژی های سرمایه گذاری برای هر واحد تجاری استراتژیک مطرح می کند که مبنایی برای ارزیابی موقعیت کسب و کار و جذابیت های بازار می باشد. این توصیه های اساسی می توانند برای معرفی عوامل تعیین کننده گزینه های استراتژیک که ممکن است از جهات دیگر مورد بررسی قرار نگرفته باشند، به کار رود.

ماتریس BCG و ماتریس جایگاه کسب و کار جنرال الکتریک مهمترین روشهای شناخته شده برای تجزیه و تحلیل پورتفولیو هستند.

منابع مورد استفاده در این مطلب:

کتاب فارسی:

مدیریت استراتژیک بازار نوشته ی دیوید ا.آکر ترجمه دکتر حسین صفرزاده،دکتر علی اکبر فرهنگی و مهدی خادمی

وب سایت انگلیسی:

Finance Map of World

این مقاله توسط آقای سید حمیدرضا عظیمی نوشته شده است.

سید حمیدرضا عظیمی

سید حمیدرضا عظیمی، دانش آموخته مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی امیرکبیر در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی با گرایش بازاریابی از دانشگاه شهید بهشتی و دکتری مدیریت از دانشگاه علامه طباطبایی که از سال 1382 فعال فضای تجارت الکترونیک بوده و هم اکنون از مدرسین مدیریت بازاریابی و به طور مشخص بازاریابی اینترنتی (Digital Marketing) است. رزومه کامل من را اینجا ببینید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا