۶ بایدِ غیر قابل انکار در بازاریابی کسب و کارهای کوچک
آیا شما زمان کافی را برای «بازاریابی» کسب و کار خود صرف می کنید؟ اگر پاسخ شما به این پرسش خیر است، متاسفانه شما یکی از کلیدی ترین عناصر موفقیت در کسب و کار را نادیده گرفته اید.
روی صحبت این مطلب بیشتر با صاحبان کسب و کارهای کوچک و متوسط است، آنها که معمولاً درگیر امور روزمره هستند. اموری مثل پاسخگویی به مشتریان، ارسال بسته های مشتریان و هر چیزی که مربوط به جریان روزانه است. معمولاً این کارها باعث می شود که مدیر این گونه کسب و کارها، از بازاریابی غافل شوند و همان طور که گفتم، این یعنی از دست دادن یکی از کلیدی ترین عناصر موفقیت. پیشنهاد ما برای شما مدیر کسب و کارهای کوچک و متوسط این است که ۱۵ تا ۳۰ درصد زمان کاری خود را به بازاریابی اختصاص دهید. این زمان را به ۶ بایدِ اساسی در بازاریابی اختصاصی دهید :
۱- برای خود یک برنامه بازاریابی داشته باشید.
هر چند ما ارائه دهنده خدمات حرفه ای تدوین برنامه های بازاریابی هستیم ! اما منظور ما لزوماً استفاده از یک تیم تخصصی برای تدوین یک برنامه بازاریابی حرفه ای نیست. اما بدون شک نیاز به یک برنامه هر چند کوتاه و چند خطی دارید. پیشنهاد ما این است که اگر نمی توانید از متخصصین مدیریت بازاریابی برای تدوین برنامه بازاریابی خود استفاده کنید، خودتان دست به کار شوید، دست کم یک لیست از افداماتی که به نظرتان برای بازاریابی کسب و کارتان ضروری می آید را آماده کنید. مطالب موجود در همین سایت می توانید کمک زیادی به شما در تدوین این لیست ساده کند.
۲- خلق ارتباطات جدید
هر چند شبکه های آنلاین و شبکه های اجتماعی مجازی تاثیر غیر قابل انکاری در خلق روابط دارند و نمی توان نقش ارتباطات را در پیشبرد کسب و کار نادیده گرفت اما نباید از ارتباطات رو در رو غافل شد. از هر فرصتی برای برقراری یک ارتباط جدید استفاده کنید و از ارتباطات برای پیشبرد کسب و کار بهره گیرید. خصوصاً اگر شما یک کسب و کار کوچک یا متوسط هستید، این روش کلید موفقیت شماست.
۳- تلفن بزنید …
Cold Calling تکنیکی است که من آن را به شما توصیه می کنم. Cold Calling یعنی تماس با فردی که از قبل انتظار دریافت تماس از شما را نداشته است و شما به منظور آشنایی با افراد جدید این تماس را برقرار کرده اید، به عبارتی باید بگوییم Cold Calling یکی از شکلهای بازاریابی تلفنی است که البته در بسیاری افراد بازاریابی تلفنی را تنها همین Cold Calling تصور می کنند اما در واقع بازاریابی تلفنی مفهومی وسیع تر از آن است.
قبلاً هم در همین سایت مطالبی در مورد بازاریابی و فروش تلفنی نوشته بودیم (مثل اینجا و اینجا) اما این بار می خواهم چند نکته ی مهم را در مورد برقراری ارتباط تلفنی آن هم از نوع Cold Calling یادآور کنم :
الف- در تعریف Cold Calling گفتیم که دریافت کننده تماس، اساساً انتظار دریافت تماس از شما را نداشته است، بنابراین طبیعتاً نباید انتظار داشته باشیم در همان کلمه ی اول به این فرد محصول یا خدمت خود را بفروشیم ! دقت کنید، هدف اولیه از Cold Calling فروش نیست ! ایجاد یک ارتباط است ! ارتباطی که در ادامه منجر به فروش می شود. مشاهدات من نشان می دهد که در ایران تقریباً تمام cold callها با پیشنهاد فروش محصول یا خدمتی آغاز می شود. شما انتظار دارید چند درصد از آنها به فروش منجر شود؟
ب- با توجه به موردی که در قسمت الف گفتیم، به نظر من این قبیل تماسها باید با ارائه یک فرصت فوق العاده به مشتری آغاز شود و اساساً چیزی فروخته نشود. دقت کنید، ما می خواهیم ارتباط را ایجاد کنیم. پس باید در ارائه این فرصت به دریافت کننده تماس، تلاش کنیم یک ارتباط را ایجاد کنیم، ارتباطی که می تواند طی چند سال برای ما سودهای کلان را به ارمغان اورد …
پ- لیست خوبی از دریافت کنندگان تماس را آماده کنید. در کشورهای توسعه یافته تر، (هر چند خلاف قوانین) تعداد بسیاری از این لیستها برای خرید وجود دارد، در ایران هم می توان این لیست ها را پیدا کرد، اما تجربه من نشان می دهد که این لیستها (جز در موارد نادر) چندان قابل اعتنا نیست. از نیروهای کار جوان و ارزان برای آماده سازی این لیستها استفاده کنید، اصلاً بعید نیست که یک لیست خوب، سکوی پرتاب کسب و کار شما باشد.
۴- ما را معرفی کنید …
به مشتریان خود در ازای معرفی کردن کسب و کار شما به دیگران، امتیازهای خوب بدهید. شک ندارم که استفاده از این تکنیک را در کسب و کارهای دیگر دیده اید. نوآوری در کار نیست، شما از هم از همین تکنیک بهره بگیرید.
۵- اینترنت را جدی بگیرید
با اطمینان خوبی می توان گفت که هر کسب و کاری در صورت استفاده مناسب از اینترنت، می تواند در کسب و کار خود رشد داشته باشید. (اینجا را نیز بخوانید) شبکه های اجتماعی، بهبود در نتایج جستجو و … از جمله کارهایی است که باید در حوزه اینترنت انجام دهید.
۶- در پیام خود پایدار باشید.
قرار نیست، برنامه های بازاریابی یک روزه جواب دهد ! در پیام محوری کسب و کار خود پایدار باشید. مثلاً فرض کنید من یک پیتزا فروشی هستم و در برنامه بازاریابی خود تصمیم داشته ام که خود را یک پیتزا فروشی با غذاهای مناسب برای سلامت افراد معرفی کنم. در این صورت باید این پیام به شکلهای مختلف در تمام برنامه های من دیده شود، و باید در ارسال پیام به مشتریان هدف، پایدار باشم، تغییر مداوم این پیام جز زیان نتیجه ای ندارد، کمی صبور باشید …
این مطلب نیز همچون بسیاری از مطالب منتشر شده بر روی سایت، با هدف کمک به صاحبان کسب و کارهای کوچک و متوسط نوشته شده است. در واقع منظور ما از یک کسب و کار کوچک، کسب و کاری است که ساختار مدیریتی ساده ای دارد و معمولاً تصمیمات کلیدی توسط یک تا دو فرد کلیدی اتخاذ می شوند و از نظر نیروی انسانی کمتر از ۵۰ نفر در آنها مشغول به کار هستند با این تعریف، اکثر کسب و کارهای موجود در ایران نظیر کارخانه ها و کارگاه ها و همچنین سوپرمارکتها و رستورانها و داروخانه ها و کلینیکها در زمره کسب و کارهای کوچک و متوسط می گنجند.