اهمیت بازاریابی هدف در توسعه و جهانی شدن سازمان
بیایید در ابتدا ابعاد و اهمیت استراتژی جهانی شدن را در نظر بگیریم. هنگامی که استراتژی جهانی شدن مطرح می شود، شرکت ها احتیاج دارند که از خودشان بپرسند که آیا واقعاً نیاز به گسترش در سطح جهانی دارند؟ و اگر آری، آنها با تمرکز در چه بازارهایی می توانند رقابت موفقی داشته باشند. آنهایی که تصمیم به وارد شدن به بازارهای جهانی می گیرند باید به خاطر داشته باشند که نیاز دارند خودشان را در معرض رقابت با برخی رقبای موجود در سطح جهانی قرار دهند. برای توسعه این استراتژی ها مسائل و چالش هایی وجود دارد که باید به آنها توجه نمود :
۱٫ پتانسیل رشد و سرعت توسعه در خانه
بسیاری از شرکت های ژاپنی هنگامی که گسترش در سطح جهانی مطرح می شود، عبارت «چرا نه؟» را می پذیرند. در حقیقت، این امر یک دلیل ناکافی در اتخاذ استراتژی جهانی شدن می باشد. در عوض، زمانی که ورود به بازاهای خارج از کشور مطرح می شود، شما ابتدا باید به سرعت و پتانسیل رشد در طی بازارهای داخلی توجه کنید. در بعضی موارد، بازار داخلی ممکن است کاملاً اشباع شده باشد و هزینه توسعه بیشتر بالا باشد. بنابراین، ممکن است باعث تشدید حس امکان سنجی ورود به بازارهای خارجی شود. به عنوان مثال، Lenovo، پیشرو بازار ساخت PC در چین در سال ۱۹۹۶، متوجه شد که صرف زمان بیشتر در افزایش سهم بازار در بازار داخلی مقرون به صرفه نیست. به منظور توسعه بیشتر و ایجاد مزیت ناشی از اقتصاد مقیاس ، مجبور بود وارد بازارهای بین المللی شود. در مقابل، دیگر شرکت های چینی، مانند Alibaba، Hualian Supermarket، CPIC و Henan Jianye، متوجه شدند که همچنان جایی برای رشد در بازارهای داخلی دارند. در نتیجه، آنها دانش و قدرت نفوذ خود را به رشد در بازارهای داخلی به کار گرفتند.
۲٫ هم جنسی (همگنی) محصولات و خدمات در سرتاسر مرزها
ثبات و استحکام محصولات و خدمات در مناطق مختلف یک سنجش مهم در جهانی شدن می باشد. ثبات بیشتر محصولات و خدمات، باعث کاهش مدیریت ریسک و بدست آوردن راحت تر اقتصاد مقیاس می شود. به عنوان مثال، Trend Micro، نرم افزار ضد ویروس تولید می کرد و طبیعت ویروس ها شرکت را مجبور به تولید نرم افزاری می کرد که ویروس ها را به صورت جهانی مورد توجه قرار دهد. یک محصول متمرکز بر ویروس «آسیایی» نبایستی بر شانس تکیه کند. اکثر لوازم خانگی و مخابراتی و محصولات کامپیوتری می بایستی در سطح جهان همگنی داشته باشند. بر عکس، حفظ ثبات در سرتاسر مرزهای جهانی برای برخی از بخش های خدماتی مانند رستورانها، شرکت های حسابداری، شرکت های حقوقی و آژانس های املاک، مشکل می باشد. همچنین این موضوع در مورد بخش های کاملاً قاعده مند نیز صدق می کند مانند عرضه انرژی و دفاع ملی.
۳٫ قابلیت های اصلی و در نظر گرفتن برند تجاری
به جز چند استثنا، بسیاری شرکت های چینی فاقد نام تجاری رسمی جهت توسعه در بازارهای مانند اروپا و آمریکا هستند. آنها همچنین در ستیز با این “بد نامی” هستند که گفته می شود محصولات چینی ارزان و با کیفیت بسیار پایین می باشند. در نتیجه، برای بسیاری از شرکت های چینی توسعه در این بازارها با نام تجاریشان می تواند بسیار مشکل باشد. به عنوان مثال، Giant Bicycle Inc، یکی از نام های تجاری معروف تایوانی بود که در سال ۱۹۸۷ وارد بازار آمریکا شد و تا سال ۱۹۹۹ باقی ماند. در مقابل، Galanz، گسترش خارج از مرز خود را به محض به دست آوردن قابلیت ساخت داخلی در دستور کار قرار داده است. احساس کبمود استعداد، نام تجاری و مجراها نیاز به رقابت در بازار جهانی دارد، بنابراین توقف توسعه نام تجاری در بازارهای خارجی و در عوض فعالیت کردن به عنوان یک (OEM) تولید کننده تجهیزات اصلی برای شرکت های چند ملیتی یک انتخاب مناسب می باشد. به عنوان نمونه Haier یک شرکت چینی است که برند خود را در آمریکا بوسیله هدف قرار دادن بخش های خاص، بالاتر از رقبای برتر بازار، مانند GE و Whirpool، ساخت.
۴٫ تشابه بازارهای نوظهور
در حالی که ریسک بسیار بالایی برای شرکت های چینی جهت وارد شدن در بازارهای جهانی وجود دارد، ورود به بازارهای آسیایی، آمریکای لاتین و آفریقا که شبیه چین هستند، می تواند نسبتاً آسان باشد. در این بازارها، شرکت های محلی کمتر رقابت پذیرند و نام های تجاری چینی به آسانی مورد پذیرش قرار می گیرند. در نتیجه، از آنجا که این روش ریسک کمتری در بر دارد، یک شرکت چینی ممکن است این نوع توسعه بازار را به عنوان نقطه دستیابی به موفقیت و زمینه آموزشی برای شروع جهانی شدن باشد. تولید کنندگان تجهیزات تله کام مانند Huawei و ZTE، آسیای جنوب شرقی، آفریقا، اروپای شرقی و هند را به عنوان « بازار آزمایشی» انتخاب کردند، زیرا به رسمیت شناختن نام تجاری و تجهیزات تکنولوژیکی نسبتاً کم بوده و مشتریان نسبت به قیمت حساس هستند. با یکبار موفقیت در کشورهای در حال توسعه، شرکت می تواند به نوبه خود به توسعه بازار بپردازد. با این روش بود که Acer پس از سال ها فعالیت در آسیای جنوب شرقی، با موفقیت در اروپا و آمریکا توسعه یافت.
منابع مورد استفاده در این مطلب:
کتاب انگلیسی:
Anticipating the future, IMD publications