اشتباهات رایج کسب و کارهای کوچک در بازاریابی
۵ اشتباه رایج در کسب و کار عنوانی بود که در ابتدا برای این مطلب برگزیده بودم، اما از آن جا که برای لیست کردن این موارد، مطالعه ی مشخصی صورت نگرفته است و صرفاً محصول کنجکاوی و مشاهدات نگارنده است، و از طرفی شاید، برخی موارد از اینها رایج تر باشد ! عنوان را کمی کلی تر به صورت « اشتباهات رایج بازاریابی در کسب و کار » آوردم.
کسب و کارهای کوچک و کسب و کارهای خانوادگی و شاید در سالهای اخیر کسب و کارهای خانگی به دلیل شرایط اقتصادی و فرهنگی یکی از گزینه های اصلی خیلی از جوانان برای کسب و کار و پیدا کردن شغل باشد. با فرض صحیح بودن این گزاره، باید بپذیریم که از مهمترین مهارتهای لازم برای راه اندازی و مدیریت چنین کسب و کارهایی مهارت بازاریابی – و در سطحی بالاتر علم بازاریابی – باشد. با نگاهی کنجکاوانه به کسب و کارهای کوچکی که شکل می گیرند، برخی اشتباهات در مدیریت این کسب و کارها به چشم می آید که در اینجا ۵ مورد از آنها لیست شده است …
۱- بازاریابی اتفاقی و بی برنامه !
واژه ی «بی برنامه» همراه خودش شکست را به همراه دارد و این نیازی به توضیح ندارد. نداشتن برنامه ی مشخص و مدون برای بازاریابی اولین قدم به سمت شکست است. مشاهده ی پیامهای نامشخص در تبلیغات از جمله ی این بی برنامگی ها است. به ندرت رخ می دهد که مشتریان پس از مشاهده ی اولین تبلیغ یا پیام تبلیغاتی اقدام به خرید کنند، معمولاً برای تصمیم به خرید نیاز به تکرار یک پیام تبلیغاتی صحیح است. بنابراین باید یک برنامه ی روشن برای تبلیغات داشته باشیم و بر روی آن پافشاری کنیم.
۲-تبلیغات فقط برای زمانی که به مشتری نیاز داریم
این یکی از اشتباهات بزرگی است که بسیاری از کسب و کارهای کوچک مرتکب می شوند. باید توجه داشت که تبلیغات اقدامی همیشه جاری است. همچنین باید دقت کنید، که تاخیری بین تبلیغات و تبدیل مشتریان بالقوه به بالفعل وجود دارد. به علاوه همان طور که پیشتر اشاره شد، تکرار تبلیغات است که منجر به تاثیر گذاری آگهی می شود. باز هم تاکید می کنم، که تبلیغ یک اقدام همیشه جاری است …
۳- کپی از روی رقبا
تصور نکنید که رقبای شما دقیقاً می دانند که چه می کنند و حتماً نتایج مثبتی از تبلیغات و اقدامات بازاریابی خود می گیرند، و با این تصور کپی برداری از اقدامات آنها، اشتباه است. فقط به این دلیل که آنها در روزنامه یا مجله ای تبلیغ می کنند به این معنا نیست که این روش برای آنها سودآور بوده است. سعی کنید دنباله رو نباشید و این را بدانید که معمولاً تبلیغ در مکانهایی که رقبا حضور ندارند، موثرتر است.
البته اشتباه نشود، منظور ما بی توجهی به اقدامات رقبا نیست، در مورد مثال بالا، باید بگوییم که اگر رقبای شما خبرهای بسیاری را در مطبوعات دارند، این نشان از موفقیت برنامه های روایط عمومی آنها دارد و در چنین موردی باید، ما نیز بخش روابط عمومی (Public Relation) را توسعه دهیم.
۴- تمرکز بر یافتن مشتریان جدید و غفلت از مشتریان فعلی
بارها شنیده اید که هزینه ی یافتن مشتری جدید چندین برابر مشتریان فعلی است و این واقعیت، اهمیت بسیار بالای مشتریان فعلی را نشان می دهد. کسب و کارهای کوچکی که توانسته اند در گذشته مشتریانی را سرویس دهند، نباید برنامه هایی برای حفظ مشتریان فعلی را فراموش کنند.
بازاریابان معتقدند که تلاش برای ایجاد ارتباط نزدیکتر با مشتریان فعلی و حفظ ارتباطات شکل گرفته با این مشتریان از موثرترین و کارآمدترین برنامه های بازاریابی است، خصوصاً این مورد برای کسب و کارهای کوچک و کسب و کارهای خانگی که در این موضوعات دارای مزیت نسبی هستند، اهمیت پیدا می کند.
۵- انتخاب رسانه ی آگهی و تبلیغات پس از مشاهده ی قیمتها
مدیران کسب و کارهای کوچک پس از بررسی بسیاری از رسانه های موجود و مورد نظر برای تبلیغات، با قیمتهایی مواجه می شوند که برای آنها چندان قابل استفاده نیست به همین دلیل رو به رسانه هایی می آورند که قیمتهای پایین تری دارد ولی اساساً مخاطبانشان، آن رسانه ها را نمی بینند و بدین ترتیب پول و زمان خود را هدر داده اند.
یکی از رئیس جمهورهای قبلی امریکا جمله ی معروفی دارد که «Never buy what you don’t need because it’s cheap.» یعنی هیچ وقت چیزی که نیاز ندارید را به این دلیل که ارزان است تهیه نکنید ! این مورد برای تبلیغات نیز صادق است !