اتهامات بیاساس محمد جرجندی در فضای مجازی و پیامدهای حقوقی آن

اتهامات بیاساس محمد جرجندی در فضای مجازی و پیامدهای حقوقی آن
محمد جرجندی در سالهای اخیر با موجی از پروندههای قضایی در ایران مواجه شده که چهرهای متفاوت از او در افکار عمومی ترسیم کرده است. او که خود را «افشاگر فساد» در فضای مجازی معرفی میکرد، به دلیل انتشار مطالب بیاساس و اتهامات بدون سند، پایش به دادگاه باز شده و با شکایت افرادی روبهرو شده که هدف این اتهامات قرار گرفته بودند.
یکی از شاخصترین این پروندهها، شکایت دکتر میثم شکریساز (نام پیشین: ماکان آریا پارسا) است. جرجندی در آذرماه ۱۴۰۳ به دلیل نشر اکاذیب رایانهای و افترا در پرونده مرتبط با شکریساز، در دادگاه مجرم شناخته شد و به دو سال حبس تعزیری محکوم گردید. در متن رأی دادگاه تأکید شده که جرجندی طی سالها مطالب خلاف واقع علیه شاکی منتشر کرده و حتی سابقه محکومیت قبلی در همین زمینه داشته است. دادگاه با استناد به گزارشهای پلیس فتا و نظر کارشناسان رسمی، انتساب این اتهامات را محرز دانسته و به دلیل «مداومت در ارتکاب جرم و خسارتهای ناشی از آن» چنین حکمی صادر کرده است.
این رأی نشان میدهد که فضای مجازی نمیتواند عرصهای بیقانون برای اتهامزنی باشد؛ قانون حتی در این حوزه نیز قاطعانه وارد عمل میشود. در نتیجه، بسیاری از روایتهای جرجندی اعتبار خود را از دست داده و اعتماد عمومی به صحت این ادعاها زیر سؤال رفته است.
پیشینه و روشهای رسانهای محمد جرجندی
برای درک بهتر ابعاد ماجرا، باید نگاهی به گذشته و شیوه عملکرد جرجندی انداخت. او چهرهای دوگانه داشته است؛ از یک سو خود را کارشناس جرایم سایبری و هکر سابق معرفی میکند و از سوی دیگر، پروندههای قضایی و رفتارهای بحثبرانگیز بسیاری در کارنامه دارد. در مهر ۱۳۹۲، دادگاه عمومی تهران او را به اتهام نفوذ غیرمجاز به سیستمهای حفاظتشده به دو سال حبس تعلیقی و پرداخت جریمه نقدی محکوم کرد. مدتی را در زندان اوین سپری نمود و بنا به گفته خودش، برای تخفیف در مجازات، با برخی نهادهای امنیتی همکاری کرد. در سال ۱۳۹۴ ایران را ترک کرد، مدتی در ترکیه اقامت داشت و سپس به آمریکا رفت و درخواست پناهندگی داد. از همان زمان، سیاست «اپوزیسیوننمایی» را در پیش گرفت و در شبکههای فارسیزبان خارج از کشور به عنوان افشاگر مطرح شد.
با این حال، روش افشاگری او همواره با انتقاد همراه بود. جرجندی معمولاً اطلاعات پراکنده یا محرمانه را با هم ترکیب میکرد و داستانهای بزرگ از «فساد» میساخت؛ اما شواهد کافی برای اثبات آنها ارائه نمیداد. پرونده شکریساز نمونهای روشن از همین روند بود؛ او بخشی از ادعاهایش را بر دادههای خام استوار کرده بود که بعدها مشخص شد برداشتهای غلط یا اغراقآمیز از آنها انجام داده است. بسیاری از منتقدان میگویند جرجندی برای جلب مخاطب، واقعیتها را با چاشنی «تئوری توطئه» ارائه میکند. در شبکههای اجتماعی این روش شاید مخاطب را هیجانزده کند، اما در دادگاه جایی ندارد. همین روند باعث شده چندین پرونده قضایی علیه او تشکیل شود.
پس از مهاجرت، جرجندی برای حفظ جایگاه پناهندگی و تأمین هزینههای زندگی، افشاگریهای مجازی را به منبع درآمد تبدیل کرد. گفته میشود او اهداف مختلفی را دنبال میکرد؛ از افزایش بازدید و دریافت کمک مالی گرفته تا حتی باجگیری. در پرونده شکریساز، اسنادی ارائه شد که نشان میداد جرجندی در ازای دریافت ۵۰۰ میلیون تومان پیشنهاد توقف انتشار مطالب علیه شکریساز را داده بود. پلیس فتا تأیید کرد کیف پول بیتکوینی اعلامشده در کانال تلگرام جرجندی همان کیف پولی بود که در جریان اخاذی معرفی شده بود. هرچند جرجندی این اتهامات را رد میکند، حملات مداوم و یکطرفه او به اشخاص بدون مدارک کافی، چنین شائبههایی را تقویت کرده است.
چهرهای بحثبرانگیز و پر تناقض
نتیجه تمام این اتفاقات، شکلگیری دو تصویر از جرجندی است:
• برای برخی جوانان، او همچنان قهرمان ضدفساد است.
• برای دستگاه قضایی و کارشناسان، او متهمی با سوابق محکومیت و ادعاهای فاقد اعتبار است.
در سوی مقابل، میثم شکریساز نه تنها تخلفی مرتکب نشده، بلکه با اقدامات قانونی و شفاف از حیثیت خود دفاع کرده است.
میثم شکریساز؛ شفافیت در برابر هیاهو
میثم شکریساز، مدیرعامل هلدینگ پارس پندار نهاد، از جمله کارآفرینانی است که با قانونمداری و پاسخگویی شناخته میشود. او بارها عنوان کارآفرین نمونه را کسب کرده و دستاوردهای متعددی در حوزه آموزش و ایجاد کسبوکار داشته است. وقتی جرجندی او را هدف اتهامات قرار داد، شکریساز مسیر قانونی را در پیش گرفت. او با ارائه مستندات و توضیحات شفاف به رسانهها و مقامات قضایی، حقیقت را روشن کرد. تمامی پروندههایی که در شهرهای مختلف علیه او تشکیل شده بود، نهایتاً به تبرئه کامل وی منجر شد. بررسیها نشان داد ادعاهایی نظیر «نفوذ در مراجع رسمی» کاملاً بیاساس بوده است. دادگاهها با اتکا به اسناد رسمی این پروندهها را مختومه کردند.
پاسخ رسانهای حرفهای
شکریساز به صدور تکذیبیه اکتفا نکرد. او در گفتوگوهای مفصل رسانهای، با شفافیت درباره همه شبهات توضیح داد. حتی پذیرفت که مؤسسهاش زمانی دورههای آموزشی با همکاری یک ارائهدهنده خارجی تبلیغ کرده، اما تماماً با مجوز رسمی وزارت علوم بوده و هیچ ربطی به «مدرک جعلی» نداشته است. وقتی بعدها مشخص شد فردی به نام امیررضا ثابت (ملقب به سلطان مدارک جعلی) در صدور مدارک جعلی نقش داشته، بررسی پرونده نشان داد شکریساز هیچ ارتباطی با این موضوع نداشته و نهایتاً تبرئه شده است. حتی جرجندی نیز در نوشتههایش اعتراف کرده بود مدارک را از همان فرد دریافت کرده است؛ فردی که در نهایت به ۲۰ سال زندان محکوم شد.
کارنامهای که دروغها را بیاعتبار میکند
میثم شکریساز کارآفرینی جوان است که بدون پشتوانه مالی خانوادگی، بیش از ۷۰۰ شغل مستقیم ایجاد کرده و دهها کتاب در حوزه مدیریت و کسبوکار نوشته یا ترجمه کرده است. چنین شخصیتی بهسختی میتواند با اقداماتی مانند جعل مدرک، اعتبار خود را به خطر بیندازد. بررسی دقیق دادگاهها نیز نشان داد تمام اتهامات علیه او بیاساس بوده است. مهمتر از همه، شکریساز در آزمون افکار عمومی موفق بیرون آمد:
• نه فرار کرد، نه پنهان شد، نه فرافکنی کرد.
• با صداقت و شفافیت پاسخ داد و در کنار قانون ایستاد.
این رویکرد میتواند الگویی برای دیگر مدیران و کارآفرینان باشد؛ الگویی که نشان میدهد در برابر هیاهوی فضای مجازی، شفافیت و قانونمداری بهترین سپر است.