۴ روش اصلی قیمت گذاری کالا و خدمات به همراه مثال
انواع روشهای قیمتگذاری کالا و خدمات
قیمتگذاری، یکی از مهمترین تصمیماتی است که هر کسبوکاری باید بگیرد. انتخاب یک روش قیمتگذاری مناسب، میتواند تأثیر مستقیمی بر سودآوری، سهم بازار و تصویر برند داشته باشد. در ادامه، به بررسی ۴ روش اصلی قیمتگذاری خواهیم پرداخت:
۱ . قیمتگذاری مبتنی بر هزینه
در این روش، قیمت محصول یا خدمت بر اساس هزینههای تولید، توزیع و فروش تعیین میشود. به عبارت دیگر، به هزینه تمام شده محصول، یک درصد سود مشخص اضافه میشود تا قیمت نهایی تعیین شود. این روش، یکی از سادهترین روشهای قیمتگذاری است و به کسبوکارها کمک میکند تا حداقل سود مورد نظر خود را تضمین کنند.
مثال: یک تولیدکننده دستگاه های صنعتی مانند چیلر، برای تعیین قیمت یک چیلر آبی (چیلر آب خنک)، تمام هزینههای تولید از جمله مواد اولیه، دستمزد کارگر، هزینههای انرژی، هزینههای بستهبندی و … را محاسبه میکند. سپس، به این هزینهها، ۲۰ درصد سود اضافه میکند تا قیمت نهایی چیلر آبی مورد نظر تعیین شود.
انواع قیمتگذاری مبتنی بر هزینه:
- قیمتگذاری بر اساس هزینه تمام شده: در این روش، تمام هزینههای مستقیم و غیرمستقیم تولید محصول محاسبه شده و سپس درصد سود مورد نظر به آن اضافه میشود.
- قیمتگذاری بر اساس نقطه سر به سر: در این روش، قیمت محصول به گونهای تعیین میشود که تمام هزینههای ثابت و متغیر پوشش داده شود و کسبوکار به نقطه سر به سر برسد.
۲ . قیمتگذاری مبتنی بر ارزش
در این روش، قیمت محصول یا خدمت بر اساس ارزش درک شده توسط مشتری تعیین میشود. به عبارت دیگر، مشتریان حاضرند برای محصول یا خدمتی که ارزش بالایی برای آنها دارد، قیمت بیشتری پرداخت کنند. این روش، به کسبوکارها اجازه میدهد تا محصولات خود را با قیمتهای بالاتر به فروش برسانند و سود بیشتری کسب کنند.
مثال: یک شرکت تولیدکننده گوشیهای هوشمند مانند Apple به جای تمرکز بر هزینههای تولید، بر روی ویژگیهای منحصر به فرد گوشیهای خود مانند دوربین با کیفیت بالا، پردازنده قدرتمند و طراحی زیبا تمرکز میکند. سپس، قیمتی را تعیین میکند که مشتریان حاضرند برای این ویژگیها پرداخت کنند.
انواع قیمتگذاری مبتنی بر ارزش:
- قیمتگذاری بر اساس ارزش ویژه: در این روش، ویژگیهای منحصر به فرد محصول یا خدمت و مزایایی که برای مشتری فراهم میکند، مبنای تعیین قیمت قرار میگیرد.
- قیمتگذاری بر اساس ارزش درک شده: در این روش، ارزش محصول یا خدمت از دیدگاه مشتری و اهمیتی که برای او دارد، مبنای تعیین قیمت قرار میگیرد.
۳ . قیمتگذاری مبتنی بر رقابت
در این روش، قیمت کالا یا خدمت بر اساس قیمت محصولات مشابه رقبا تعیین میشود. کسبوکارها میتوانند قیمتهای خود را بالاتر، پایینتر یا برابر با قیمت رقبا قرار دهند.
مثال: یک فروشگاه لباس، قیمت پیراهنهای خود را کمی پایینتر از فروشگاههای رقیب قرار میدهد تا مشتریان بیشتری را جذب کند. یا برعکس، یک برند لوکس مانند Gucci قیمت محصولات خود را بالاتر از رقبا قرار میدهد تا تصویری از کیفیت و منحصر به فرد بودن ایجاد کند.
انواع قیمتگذاری مبتنی بر رقابت:
- قیمتگذاری پایینتر از رقبا: برای جذب مشتریان جدید و افزایش سهم بازار
- قیمتگذاری برابر با رقبا: برای حفظ مشتریان فعلی و جلوگیری از جنگ قیمتی
- قیمتگذاری بالاتر از رقبا: برای ایجاد تصویر لوکس و باکیفیت از محصول یا خدمت
۴ . قیمتگذاری ترکیبی
در بسیاری از موارد، کسبوکارها از ترکیبی از روشهای مختلف قیمتگذاری استفاده میکنند. به عنوان مثال، ممکن است برای برخی از محصولات از روش قیمتگذاری مبتنی بر هزینه استفاده کنند و برای برخی دیگر از روش قیمتگذاری مبتنی بر ارزش.
مثال: یک شرکت هواپیمایی، برای پروازهای داخلی، از روش قیمتگذاری مبتنی بر هزینه استفاده میکند. اما برای پروازهای بینالمللی، از ترکیبی از قیمتگذاری مبتنی بر هزینه و ارزش استفاده میکند. به این صورت که برای پروازهای بیزینس کلاس، قیمتها بالاتر بوده و خدمات بیشتری ارائه میشود.
این ها ۴ روش اصلی قیمت گذاری کالا و خدمات (از مهمترین استراتژی های قیمت گذاری در بازار) بودند که ما سعی کردیم به همراه مثال های دقیق، آنها را بررسی کنیم.
عوامل مؤثر بر انتخاب روش قیمتگذاری
- اهداف کسبوکار: افزایش سود، افزایش سهم بازار، ایجاد تصویر برند و …
- هزینههای تولید: هزینههای مستقیم و غیرمستقیم تولید محصول
- تقاضای بازار: میزان تقاضا برای محصول یا خدمت و حساسیت مشتریان به قیمت
- رقابت: قیمت محصولات مشابه رقبا و استراتژیهای قیمتگذاری آنها
- چرخه عمر محصول: مرحلهای که محصول در چرخه عمر خود قرار دارد (معرفی، رشد، بلوغ، افول)
- مخلوط محصول: ترکیب محصولات و خدمات ارائه شده توسط کسبوکار
- محدودیتهای قانونی: در برخی صنایع، محدودیتهای قانونی بر قیمتگذاری وجود دارد.
نکات مهم در انتخاب روش قیمتگذاری:
- انعطافپذیری: قیمتگذاری باید به گونهای باشد که بتوان آن را به راحتی تغییر داد.
- سادگی: روش قیمتگذاری باید ساده و قابل درک باشد.
- شفافیت: مشتریان باید به راحتی بتوانند قیمتها را مقایسه کنند.
- تطبیق با استراتژی کسبوکار: روش قیمتگذاری باید با اهداف کلی کسبوکار همسو باشد.
نکات و مثالهای دیگر برای درک بهتر:
- قیمتگذاری روانشناختی: فروش یک محصول به جای ۹۹۹ تومان به قیمت ۹۹۸ تومان، میتواند باعث شود مشتری احساس کند که تخفیف ویژه دریافت کرده است.
- بستهبندی: فروش یک محصول به صورت بستهبندی چندتایی با قیمت پایینتر از خرید تکی، میتواند مشتری را به خرید بیشتر ترغیب کند.
- تخفیفهای فصلی: ارائه تخفیفهای ویژه در فصلهای کم فروش، میتواند به افزایش فروش کمک کند.
- قیمتگذاری پویا: تغییر قیمت محصولات بر اساس تقاضا و زمان، به ویژه در صنعت گردشگری و حمل و نقل.
نکته مهم: انتخاب بهترین روش قیمتگذاری از بین این ۴ روش اصلی قیمت گذاری کالا و خدمات که به همراه مثال ذکر کردیم، به عوامل مختلفی بستگی دارد و نیاز به تحلیل دقیق بازار و رقبا دارد. همچنین، ممکن است برای محصولات مختلف یک کسبوکار، روشهای قیمتگذاری متفاوتی به کار گرفته شود.
نتیجهگیری:
انتخاب روش قیمتگذاری مناسب، یکی از تصمیمات کلیدی در موفقیت یک کسبوکار است. برای انتخاب بهترین روش از بین این ۴ روش اصلی باید عوامل مختلفی مانند هزینهها، تقاضا، رقابت و اهداف کسبوکار را در نظر گرفت. همچنین، کسبوکارها باید به طور مداوم روشهای قیمتگذاری خود را ارزیابی و به روز کنند.