شایعه ها با برندها چه می کنند : از پشمک حاج عبدالله تا پاکبان
احتمالاً داستان موسیقی «یونایتد گیتارها را می شکند» را شنیده اید یا خوانده اید ! گیتاریستی که با خطوط هواپیمایی یونایند به سفر می رود و به دلیل حمل نادرست بار، گیتار وی می شکند. وقتی آقای گیتاریست برای دریافت خسارت به مسئولین مراجعه می کند و موفق به دریافت خسارتش نمی شود، بنابراین اقدام به ساخت موسیقی با نام United Breaks Guitar می کند و شهرت موسیقی به حدّی می رسد که باعث تخریب برند یونایتد می شود ! حالا ببینیم اتفاقات مشابهی که برای برندهای ایرانی می افتد چیست.
پشمک حاج عبدلله و شایعه ای در مورد نام گذاری اش
مطلبی پیرامون علت نامگذاری «پشمک حاج عبدالله» در شبکه های اجتماعی دست به دست می چرخید و با داستانی ساختگی، علت نامگذاری این پشمک را مطرح می کرد ! این اتفاق هر چند باعث گردید که پشمک حاج عبدالله به ادبیات مردم وارد شود و عدۀ بسیاری از وجود چنین برندی مطلع شوند اما در واقع نشر خبر کذب پیرامون این برند رخ داده بود. صاحب برند و نام تجاری در زمان وقوع چنین موضوعی باید چه کند؟
پشمک حاج عبدالله به انتشار بیانیه ای کوتاه که چندان هم پخش نشد، کفایت کرد.
پاکبان جایگزین رفتگر
چندی است در شبکه های اجتماعی پیشنهاد می شود که به جای واژۀ رفتگر از واژۀ پاکبان استفاده شود ! هر چند این موضوع توسط مراجع رسمی و قانونی با استقبال مواجه نشده است و قرار نیست که چنین هم شود، اما طرح چنین موضوعی در شبکه های اجتماعی طبیعتاً به جایگاه برند لبنیات پاکبان آسیب زده است و خواهد زد.
در شبکه های اجتماعی اگر واژه پاکبان را جستجو کنید (نظیر اینستاگرام) بیش از آن که لبنیات ببینید، رفتگر می بینید ! به نظر می رسد اگر صاحبان برندها در کنار هزینه های فراوانی که به لطف آژانسهای تبلیغاتی در تبلیغات محیطی می کنند، توجه اندکی به شبکه های اجتماعی نیز داشته باشند، موضوعی که احتمالاً با یک دوره آموزشی و اختصاص چند نفر نیروی انسانی به سادگی رفع شود و هزینه های میلیاردی تبلیغات محیطی را نیز همراهِ خود ندارد.
کمی پیشتر احتمالاً شایعات در مورد سرطان زا بودن چای احمد و … هم شنیده اید !
توصیه به صاحبان برندها
بدون تردید در دنیای امروز، صاحبان برندها باید واحدی را برای رصد کردن و فعالیت کردن در شبکه های اجتماعی داشته باشند، و نسبت به اخبار و نظراتی که پیرامون برند در شبکه های اجتماعی رخ می دهد، واکنشهای متناسب و فوری نشان دهند، بدین ترتیب صاحبان برندها به جای آنکه عرصه را به دیگران واگذار کنند و با رویکردی منفعلانه به موضوع بپردازند، می توانند فعّال باشند و خود اقدام به تولید خبر و محتوا کنند.
این موضوع برخلاف روال رایج واحدهای «روابط عمومی» است که هم اکنون در کشور ما رایج است، متاسفانه واحدهای روابط عمومی در میان شرکت ها و صاحبان برندها، کمتر به فعالیت اصلیِ واحد روابط عمومی می پردازند. به نظر می رسد، یکی از چالشها و مسئولیتهای واحد روابط عمومی در دنیای امروز «روایط عمومی دیجیتال» و رسیدن به موضوعاتی نظیر آن چه در این یادداشت به آن اشاره شد می باشد، و البته موضوعاتی فراتر از این…