آموزه هایی از مدیریت فوتبال
جاذبههای فوق العاده و صحنههای مهیج، بهمراه تخلیه انرژی میلیارد نفری فوتبال، آنرا به پر آوازهترین ورزش در سطح دنیا بدل کرده است، که از لحاظ بیننده و طرفداران به تنهائی با تمامی ورزشهای موجود جهان برابری میکند. از لحاظ بیزینس کمتر از تجارت اسلحه و مـــواد مخدر نیست و از لحاظ سیاســی میتواند حکومتهائی را تحت الشعاع خود قرار داده وحتی تا آستانه فرو پاشی نظامــی هم در آید. بنابـراین سرمایههای جهانی به شدت این بازی مهیج را درحیطه کامل خود دارد واین بـازی بظاهر ساده، قـاعدتاً از یک مدیریت بسیار قوی در سطح جهان برخوردار میباشد و میتوان از این بستر عظیم، آموزه هــای بسگران سنگی بشرح ذیل طی ۱۱ مورد (برگرفته از ۱۱ مرد میدان) آموخت و همه شـرکتها و مـــوسسات تجاری و غیره میتوانند بابکار گیری آن به موفقیتهای شگرفی دست یابند.
۱ – کار گروهی:
حرکت جمعی و هماهنگ هر تیم، نمادی است از کل جامعه، بطوریکه هر چقدر تیمی کار گروهیاش قویتر و منسجمتر باشد، احتمال پیروزیش بیشتر است. در بازی حــرفهای، تکــروی وفرد گـــــرائی جایگاهــــــــی ندارد و تیم تکرو به فنا میرود و تیمی مــــــی تواند پیروز میدان باشد که فرد در خدمـــت جمع وبرای جمع حرکت نماید. درمسابقات جهانی فوتبال همه آمدهاند که پیروز شوند وبسان تولید کنندگانی میمانند که آنها نیز تولید میکنند تا کالای خود را بفروش برسانند. اما آنان که منسجمتر عمل کرده و با تبعیت از قانون حرکت جمعی حرکت میکنند میتوانند موفق شوند. درزمینه سیاست نیزمی توان کشورهای مختلف را مورد بررسی قرار داد. معمولا کشورهای توتالیتر و مستبد از درجه پیشرفت کمتری بـرخوردارند در صورتیکه در کشورهای پیشرفته، کارگروهی نهادینه شده، وجالب اینکه در بازی فوتبال پیروی از قوانین و تبعیت از آن باعث شکوفائی تیم میگردد و بهمین صورت در اشل بزرگتر، در جوامعیکه قانون را رعایت کنند، همین رعایت باعث رشد انان میگردد.
۲- اعتماد به نفس، منطق، احساس
خویش باوری هر فرد به پیروزی تیم کمک شایانی میکند، آنانکه خود را باور دارند میتوانند دردل شب سیاهیها را بشکافند و آسمانها را در نوردند، و اعتماد به نفس، فرد را به رو ئین تنی تبدیل میکند که در مقابل همه ناملایمات و شرایط حاد، همواره رو به جلو حرکت میکند. تیمهای نه چندان مــطرح با داشتن اعتماد به نفس و تبعیت از منطق حاکم بر بازی ونه احساسیگری، درمقاطعی توانستهاند جـایگاه مهمی در صحنه بازی کسب و تیمهای مطرح قبلی را از میدان بدر کنند. ضمن اینکه دو دلیل همیشه عامل پیروزی آنان بوده است.
دلیل اول مثبت اندیشی، باور خـــویشتن به بهینه بودن وتـوانمند بــودن ودلیل دوم احساس خود بــزرگ بینی تیمهای قدر که بازی تیم مقابل را درست ارزیا بینکرده واعتماد به نفس کاذبی برای خود درست کـــردهاند، و در صحنه تولید نیز این چنین ابهاماتی همیشه در حال رخ دادن است، بطوریکه چه بسا شـرکتهای بـزرگ که یک شبه مضمحل شده وبرعکس شرکتهای جوانی با اعتماد به نفس بالا، توانستهاند بازار آنانرا به چنگ آورده، خود یکه تاز میدان شوند،و باز در این عمل بکارگیری دقیق منطق بجای احساسات زود گذر نیز بسیار تعیین کننده میباشد، بطوریکه احساساتیها با یک گل، مغرور و غرق در شادی گشته و با یک سقوط در ته جدول قرارمی گیرند، اما منطقیها با یک شکست عقب نشینی نکرده و عزم خودرا جزم مـــی کنند و در نبرد زندگانــی پیروز میدان میشوند.
۳- جذب دانش فنی جهانی
فرآیند تولید علم و دانش جهانی است ومحصول کل جهان میباشد، و به عبارتی برآیند تلاش هــــــــزاران هزار نفر متخصص و دانشمند در سراسر گیتی، دانش بشری را رقم میزند، و ازطریق رسانهها واخیرا اینترنت بصورت شبکهها ی عصبی سراسری در جهان با یکدیگردرارتباط هستند، و هیچ کشوری قادرنیست ره صد ساله دیگران را یک شبه به تنهائی بپیماید. باید از طریق ارتباطات از این خوان، به تناسب و ظرفیت خود برداشت نمود. علم فوتبال نیزاز این قاعده مستثنی نیست. به طوری که هر تیمی باید از دانش جهانی و تکنیکهای آن بـرای پرورش خود استفاده برد و آنرا به خدمت گرفته، از تجربیات دیگران استفاده نماید. بطوریکه مــربیهای برجسته جــهان پس از جذب به تیمهای دیگر، تحول عظیمی در اعضاء تیم بوجود میآورند چون اندوختههای دانش جهانی را به آنان منتقل مــی کنند و این درهم آمیختگی برای همه کمپانیها و شرکتها نیزصادق است، بطوریکه شـــرکتهای بزرگ ازطریق ادغام، جذب نیرو و سرمایههای دیگر و کسب دانش فنی مــــی توانند نقطه عطفی درروند پیشرفت خود بوجود آورنـد و این جذب را بسان خون تازه وجدید در رگهای شرکتها به جریان در آورند.
۴- مربی، سازماندهی
همانطور که در قسمت قبلی گفته شد پس از جذب و بخدمت گرفتن دانش فنی از طریق مربی، همیشه تحــــولی عظیم در تیمها بوجود آمده است. مربی سازمانده نیرومند و قدریست که با بکار گیری و استفاده بهینه از نیروهای خود، بهترین آرایش تیمی را در مصاف با تیم مقابل بوجود میآورد، مربی نیروهای خود را بخوبی میشناسد، ازظرفیت آنان بدرستی آگاه است، خلق و خوی تک تک افراد رامی شناسد و از زیر و بم رقبا نیز کسب اطلاعات میکند، مربی مهره چینی نمیکند بلکه آموزش میدهد، میآموزد و میآموزاند، او دروسط صحنه است، با آنان میدود، غذا میخورد و استراحت میکند و درتمرینات، عرق میریزد و عشق و علاقهای فیمانین ایجاد میشود که اگر یک روز همدیگر را ملاقات نکنند، همه دچـار گیجی و منگی میشوند، و بدنبال گمشده خود حــرکت میکنند ودر اینجا دیگر رابطه استاد و شــاگرد نیست بلکه عاشق و معشوق است. اینچنین تیمی خود را مهیای فتح دروازههای پیروزی میگرداند، وبجاست که کمپانیها و شرکتها نیزمدیرانی به این سبک و سیاق داشته باشند و شرکتهای این چنینی قادرنددر دریای پر تلاطم، کشتی خود را به سرمنزل مقصودبرسانند.
۵- سرعت
تیمهای طراز اول جهان از لحاظ داشتن سرعت بینظیرند و همواره در لحظات سرنوشت ساز، سرعت یکی از پارامترهای اساسی در پیروزی یا شکست یک تیم بوده است و بازیکنان حـــــرفهای با سرعت بــــــالا و تکنیک مناسب آن قادرند روند رقابتها را تغییر دهند. دیر هنگام تصمیمی را گرفتن، لحظهای غافل شدن، یک حـــرکت نابجا، کندی عمل، مسیر زندگی را عوض میکند. همه چیزدرحال حرکت است، هیچ کس منتظر کسی نمیتواند بماند، قافله بشری سالهاست که به حرکت د رآمده است وهر روز سرعت آن بیشتر و بیشترمی شود. چند سال پیش ردوبدل یک نامه دهها روز بدرازا مـــی کشید، در صورتیکه در عصرسرعت، فقط چند دقیقه زمان به خود اختصاص میدهد. وهمه چیز بسرعت برق و باد درحال شدن است، واین بــراستی تعبیرزیبائی ازحـــــرکت شتابنده انسان و جهان است، بنابراین در شرکتهای بزرگ باید تصمیمات به سرعت برق و باد گرفته شود. و این سخن سخیفانه که تصمیمات را به امان خدا رها کرده و بگوئیم زمان آنرا حل خــواهد کرد را به وادی فراموشی بسپاریم. چون زمان حرکتی را بدون تصمیم حل نمیکند بلکه آنرا نابود میسازد.
۶- فراز و فرود ستارهها
معدود ستارگانی که از بین چند میلیارد انسان رشد میکنند وبه مرحلهای میرسند که میتوانند شادی یاغم آدمیان را تغییر دهند، عمر بسیار محدودی دارند و بهمان سرعت که به ستارهای بـی بدیل تبدیل مــی شوند میتوانند در مدت کوتاهی به ضد ستاره برسند. مردی که امروزدر میدان برایش اشک مـی ریزند و هلهله و شادی بپا میدارند. فردای نچندان دور، درصورت کنار نکشیدن خود ازصحنه، برایش گوچه فــرنگی پرتاب میکنند. دیگر مردیکه تصویرش برروی سینه جـــوانان نقش میبست، روز دیگر در پیامهــای کـــــوتاه تلفنهای همــراه به مضحکهای تبدیل مــــی گردد. در عالـــم سیاست نیز چنین اتفاقاتــی بسیار رخ مـی دهد.
محبوب القلوب امروزدر صورت ماندگاری بیش ازحد به منجلاب تبدیل میگردد، و مـدیر، یکه تاز امروز که تئوریها و اندیشههای بلندش راهگشای هزاران معبر بسته میباشد، قبل ازرسیدن به نقطه اوج، باید از کار اجرائی کنار رود. همانطور که نلسون ماندلا دراوج قدرت به یکباره خود را کنار میزند، بسیاربخردانه عمل مــــی کند و گرنه در آینده نچندان دور به ضد قهرمان، تبدیل میگردید، ودرس بس سنگینی را کـه همگان باید بیاموزند این است که قهرمانان قبل از تبدیل به ضد قهرمــان، باید صحنه را برای دیگران خالی کنند و در کنار به مشاوره بپردازند وگرنه فردا برایشان بسیار دیر میشود.
۷- مدیریت زمان
یکی از بحثهای اساسی در بازی فوتبال، مدیریت زمان است که همان برنامه ریزی صحیح و میلی متری میباشد. در صحنه نبرد بازیکن حرفهای وقت خود را به دقیقه وثانیه تبدیل و انرژی خودرا تقسیم میکند. آنها به درستی میدانند که چه در پیش رودارند و چطور باید خود را مهیای نبـردی سنگین کنند، و آنــانی که خودرا به یکباره به آب و آتش میزنند در اواسط راه میمانند، امارهروان واقعی با تشخیص درست با همـان انرژی که شروع کردهاند راه را به پایان میرسانند، و در آخر نیز سر زنده و شاداب درست تصمیم گـیری میکنند، و این تقسیم بندی الگوی بسیار مناسبی برای همه ارکان زندگی مـی باشد، چنانچه مـدیری که بیش از حد خودرا در کارزار روزانه خسته نماید، بسان همان قهرمــانی است که در میان راه از فـــرط خستگی وا میماند و دیگرتوان کار فکری و جسمی از او سلب میشود. در زندگانــی آنجا که لازم است باید بشدت کــــــار کرد و در کنار آن لذت استراحت را نیز داشت، و نه میتوان سراسربـــــازی را دویـد و نه میتوان از سراسر زندگی فقط لذت استراحت را برد. هر چیز به جای خویش نیکو است واین است رمز مدیریت زمان که نشان میدهد حـرکت باچه آهنگی شروع و چگونه ادامه و نهایتا در مدت مشخص کاررا به پایان رسانید و خــودرا بـرای دور بعدی آماده کرد.
۸- شکار موقعیتها، امید به زندگی
در این بازی همه آمدهاند که بهترین موقعیت را از آن خود بسازند، اما چرا یک تیم مــــی تواند و تیم دیگری قادرنمی باشد. چه رمز و رازی در بین است؟ شاید در یک جمله بتوان گفت، فقط شکارموقعیتها ست. آنانکه تیز بین ترند، آنانکه هوشیار ترند مــــی توانندروزنــههای نفوذ را بیابند و از معبرهـــای غیر قـابل ورود به آسانــــی راه خود را پیدا کنند. جالب اینجاست که درطول مسابقه (بخوان طول زندگی) درهــــــر لحظه هـر بازنده به برنده و هربرنده به بازنده تبدیل میشود، و این مــورد خود جذابیت زندگــی را صد چندان مــی کند.
بطوریکه امید به زندگی و امید به تغییربه عینه قابل لمس میباشد، وچه بسا دراوج ناباوری به یک دفعه ورق بر میگردد و همه چیز زیرورو میشود. روی تیمی که اصلا حسابی باز نشده است و یا فـردی را که اصلا به بازی گرفته نشده و یا ملتی را که بین سایرملل ازمنزلت والائی برخوردارنیست، به یکباره در اثرپـارامترهای زیادی و ضعیتشان دگرگون میگردد، و این پدیده برای همه قابل رخ دادن است و استثناء بردار هم نیست.
در بازی فوتبال یک تیم افریقائی به مرحله نهائی میرسد و یاازکوره دهی ناآشنا فردی بپا میخیزد وجهانی را تغییر میدهد، بنابراین همه چیز شدنی است و هرامرغیرقابل پیش بینی قابل رخ دادن است، اگر شـــرایط تغییر آن فراهم شود.
۹- کادر سازی
یکی دیگر از ویژگیهای فوتبال کادر سازی همیشگی آن است، بطوریکه همواره باید کادرهای جوان و خلاق جایگزین ستارهها ی دیروزی شوند، و ساختن کادرهای جدید مستلزم برنامه ریزی دقیق میباشد، بطوریکه باید در مجموعه تعدادی جذب و از بین آنها کادرهای اصلی ساخته و پرداخته شوند، و این عمل باید بصورت مداوم، پیوسته و همیشگی در آید و هر گونه کوتاهی در آن خسارات جبران ناپذیری بوجود میآورد.
ساختن کادرهای حرفهای در مدیریت همه واحدها یکی از اساسیترین کارها مــی باشد و شاید بتوان گفت سنگ بنای اصلی هر واحد، منوط به کــــادر سازی مــــداوم آن است، و بجاست که یاد آورشویم کمپانیهای مطرح جهان از طریق جذب دانش آموزان و دانش جویان نخبه، آینده خود را تامین مــی کنند. و بــطوریکه از طریق آنان هم با دانشگاههای معتبر دائم در تماس هستند و انتقال آنان به مجموعههایشان علاوه بر شادابـی، باعث رشد و اعتلای سازمانی نیز میشوند. چون بهر جهت مدیران و کـــــادرهای فعلی نیز دیریا زود از مجموعه جدا میشوند، و بجاست که همواره نیروهای جـــایگزین در سازمــان وجود داشته باشند، و یکی از مشکلات مدیریت جامعه کمبود نیروهای جایگزین میباشد، واین همواره یکی ازدغدغههای فکری مدیران فعلی است. اما جالب این است که برای بر طرف سازی این ضعف نیز کار مفیدی صورت نمـــی گیرد، در صورتیکه براحتی میتوان ازهم اکنون از طریق اعطای وامهای دانشجوئی به مستعدین وعلاقمندان آنان را برای آینده ذخیره کرد.
۱۰- ایثارگری، جمع گرائی
درس دیگر این است که دراین بازی تیمی، فرد گرائی جایگاهی ندارد، هرچند ازبرآینده حرکات فردی، تیمی میتواند به مـــــوفقیت دست پیدا کند، اما فــــرد باید در خدمت جمع عمل نماید و تابعـــی از کل حـــــرکت تیم باشد. در غیر اینصورت انشقاق در کل مجموعه بوجود میآید. چون هر فرد هـــــــر چند هم قوی وبا تکنیک با شد بالاخره د رمصاف با چند نفر مسلما وا میماند و تسلیم میشود، درست است که با اجـــــرای فنون زیبا میتواند فقط یکی را از پیش پای خود بردارد وباید دیگری رابه دیگری وا نهد و بعد خود درفرصتی دیگری که برایش خلق شده است به مصافی دیگر بپردازد واین عمل فرد درجمع را آنقدر تکرارکند تا به سر منزل موفقیت دست یابد، و بجاست که درصحنه زندگانی نیز فرد تکرو خودرا هماهنگ، جامعه سازد. چون اگر تند تررفت با خطا متوقف میشود و زندگی را وا مینهد. مدیران نیز ناگزیر به تبعیت از قانون جمع گرائـی هستند و باید در پناه جمع ایدههای خود را شکل دهند و هر قسمت کاریرا به دیگری وانهند، در غیر اینصورت در نبرد کار و زندگی حتماً متوقف خواهند شد. در روزگارهای دور و نزدیک، حـاکمین تکــرو و مستبدی نیز بـــــودهاند و مـی پنداشتهاند که میتوانند هم دروازه بانی کنند و هم کار گل زنی را نیز خود انجام دهند ولی جبر زمــــانه آنان را از میدان بیرون انداخته است و اگر مدیرانی نیز این چنین تفکراتی داشته باشند، نه تنها سازمان خود را ازبین میبرند بلکه خود را نیز بیاعتبار میسازند. چون دنیا بر مبنای کار کارشناسی دسته جمعی استوار است.
۱۱- رقبا
در آخرین فرازمی بایست به وجود رقبا درهمه زمینهها ارج گذاشته شود. چه تصوردنیای بیرقیب، زیبائیهای زندگی را از بین میبرد. چون اصل تداوم کار و حیات بر مبنای رقابت تــوام با رفاقت بنا نهاده شده است و اگر قرار بود دردنیا فقط یک تیم فوتبال، فقط یک کــارخانه نان و فقط یک کــــارخانه تولید روغن وجود داشته باشد، چـقدرزندگی خنک و بیروح میشد. وجود رقیب در هر زمینهای باعث رشد و تعالی هـــر پدیدهای میگردد و همه فعالیتهای زندگی برای حفظ موفقیت و برتری یافتن به رقیب برنامه ریزی میگردد. در دنیا ی بزرگ تولید هـر روز رقیبی سر ازآب بیرون آورد و فریاد مبارزه طلبی سر میدهد وآسایش را از دیگر رقبا سلب مـی کند.
در دنیای کنونی، عافیت طلبی و سکون راه بجائی نمیبرد. هزاران پدیده با سرعت برق و باد در حــال شدن است. هر حرکت ضعیفی عواقب بس نـــاگواری را بدنبال دارد. رقبــا در حال فائق شدن برهمه چیز هستند. هیچ جریانی نباید دور از چشم بماند و از هیچ حرکتی نباید غافل مــاند. همه مستعدهستند و همه آمادهاند و به تعبیری آمدهاند که برد زندگانی را لز آن خود سازند. آنانیکه توکل میکنند و با چشمانی باز به اطــراف خود موشکافانه مینگرند و همه چیز را مد نظر قرار میدهند و از کار توام با فکر باز نمیمانند.
نوشته احمد شیرانی (ارسال شده برای پایگاه اطلاع رسانی صنعت)