سرمایهگذاری در بازار سکه یا کسبوکار؟
این روزها بحثهای زیادی در رسانهها پیرامون خرید و فروش سکه شکل گرفته است. بخش زیادی از سرمایهگذاران خرد و کلان، با حسرت صحبت از سرمایه گذاریهای ناموفق خود در سایر حوزهها کرده و معیار خود را برای سنجش موفقیت، سیر صعودی قیمت سکه (یا طلا) در سالهای اخیر میدانند.
نگاه کوتاهمدت یا میانمدت ؟
البته نگاه کوتاه مدت یا حتی میان مدت، هرکسی را دقیقا و به درستی به سمت این تفکر سوق میدهد؛ اما اگر گستردهتر نگاه کنیم، شاید وضعیت به آن صورت که انتظار میرود، نباشد. چندی پیش در یکی از پایگاههای خبری مطلبی دیدم با این عنوان که «بهای سکه سال ۵۷ چند بود؟»، در آن مطلب یک جدول نرخ سکه را از سال ۵۷ تا آذرماه ۹۰ به صورت سالانه نشان میداد. با کمی دقت، مشخص میشود که در سالهای اول انقلاب طبیعتا نوسان شدید رو به افزایش در قیمت سکه وجود داشته است، اگر فرض کنیم در سال ۵۹ که به لحاظ اقتصادی، هیجانات ناشی از تاثیر انقلاب بر بازار کم شده و بازار سیر نسبتا طبیعی خود را آغاز کرده است (البته عوامل دیگری مانند آغاز جنگ میتواند این فرض را به چالش بکشد، اما میتوان حتی از آن نیز صرف نظر کرد)، شما به عنوان یک سرمایهگذار با مبلغ ۲۴۰۰ تومان (یا ضریبی از آن) میخواهید یک سرمایهگذاری موفق داشته باشد.
یک انتخاب، خرید یک عدد سکه بوده و انتخاب دیگر راهاندازی یک کسبوکار. در صورت خرید سکه، شما در سال ۹۰ سرمایهای ۶۵۰۰۰۰ تومانی (با فرض قیمت سکه ۶۵۰۰۰۰ تومانی در پایان سال) خواهید داشت. البته سرمایهگذاری در بازار سکه مزایای انکار ناپذیری دارد. به عنوان مثال، در صورت تامل دیده میشود که غیراز مقاطع زمانی محدودی، قیمت سکه هیچگاه روند کاهشی نداشته است (تنها در سالهای ۶۷، ۷۰، ۷۱، ۷۵، ۷۶ نسبت به سالهای قبل قیمت آن کم شده است) یا قابلیت نقدشوندگی بالای این کالا که خود شاید اصلیترین دلیل برای سرمایهگذاری در این حوزه باشد. اما به فرض دوم میپردازیم که راهاندازی یک کسبوکار است. اگر این کسبوکار راهاندازی شده سالانه ۲۰ درصد سود داشته و این سود در پایان هر سال به سرمایه اولیه آن اضافه شود، در سال ۹۰ شما در حدود ۶۸۴۰۰۰ تومان سرمایه در اختیار دارید. بدیهی است مقصود از سود، سود خالصی است که پس از کسر هزینههای مختلف (از جمله هزینههای نیروی کار که شامل خود کسی که کسبوکار را راهاندازی کرده هم میشود) به دست میآید. البته فراموش نکنید که در صورتی که کسبوکار راهاندازی شده خوب هدایت شود، علاوه بر اینکه احتمال سود آوری بیشتری را نیز میتواند داشته باشد، باعث گردش چرخ اقتصاد و از آن مهمتر به کار گیری نیروی کار کشور میشود. علاوه بر آن، در صورتی که روندهای خاص مثل اتفاقات دو سال اخیر در بازار سکه روی ندهد، اختلاف سود ناشی از سرمایهگذاری، به مراتب بیشتر از وضعیت فعلی است و البته تجربه نیز نشان داده است که وضعیت افزایشی فعلی، پایداری زیادی نخواهد داشت.
منبع : بهامین توفیقی – روزنامه دنیای اقتصاد مورخ ۱۳ دی ۱۳۹۰