بر اساس مدل مزیت رقابتی مایکل پورتر (Competitive Advantage) یک استراتژی رقابتی اقدامات تهاجمی یا تدافعی را به منظور ایجاد یک موقعیت مناسب در صنعت انجام میدهد تا بتواند در رقابت محیط کسب و کار خود موفق شود و بدین ترتیب بازگشت سرمایهی خود را سریعتر و نرخ بازده را بالاتر برد.
بر اساس مدل پورتر 2 مزیت رقابتی اساسی وجود دارد :
اول – رهبری در هزینه ها (Low Cost – Cost Leadership)
دوم – تمایز (Differentiation)
اما با نگاه دقیق تر می توان بُعد سومی را هم مشاهده کرد که آن تمرکز (Focus) است !
مزیت رقابتی نوع اول: رهبری در هزینه ها Cost Leadership
دستیابی به « رهبری در هزینه » به این معنا است که یک واحد کسب و کار به تولید کننده یا تامین کنندهای با کمترین هزینهها در صنعت خود تبدیل شود. معمولاً راههای دستیابی به این مهم و تبدیل شدن به رهبر هزینهی بازار افزایش کارایی، استفاده از صرفه جویی در مقیاس، منحنی تجربه و نظایر آن است. همچنین در اکثر موارد صاحبان کسب و کارهایی که از این استراتژی تبعیت میکنند کمتر بر روی تحقیق و توسعه و روشهای ترفیع فروش و … سرمایه گذاری می کنند.
باید توجه داشت، رهبری در هزینهها لزوماً به معنای فروش به پایین ترین قیمت در بازار نیست. ممکن است تولید کنندهای با کمترین هزینه محصول را تولید کند، اما در قیمت فروش ارزانترین نباشد و این موضوع به استراتژیهای کسب و کارها وابسته است.
اگر بیش از یک شرکت در یک فضای رقابتی جهت رسیدن به رهبری در هزینه ها تلاش کنند، معمولاً شرایط خطرناکی برای صاحبان کسب و کارها ایجاد میکند.
شرکتی که به مزیت رهبری در هزینه ها دست یابد حتی در شرایطی که نیروهای رقابتی (5 نیروی رقابتی پورتر) قوی باشند نیز می تواند نتایج مفیدی از این مزیت خود بگیرد. اما با وجود تمام این موارد، این مزیت می تواند توسط پیشرفتهای تکنولوژیکی رقبا به شدت تهدید شود.
مزیت رقابتی نوع دوم: ایجاد تمایز در محصول یا خدمت Differentiation
دستیابی به مزیت « تمایز » به این معنا است که یک واحد کسب و کار محصولی را تولید کند که از نظر مصرف کنندگان و خریداران در یک ویژگی مهم، کاملاً متمایز و منحصر به فرد باشد.
دستیابی به تمایز در محصول نباید موقعیت قیمتی محصول را خراب کند و در مجموع باید این محصول از لحاظ قیمتی نیز برای مصرف کننده خریدی توجیه پذیر باشد.
هر چند ما می گوییم، محصول متمایز اما این تفاوت می تواند در توزیع، بازاریابی، تصویر ذهنی محصول، ویژگیهای محصول، فروش و موارد دیگر باشد.
مزیت رقابتی نوع سوم : تمرکز
منظور از تمرکز، تبدیل شدن به بهترین شرکت در یک بخش خاص از بازار است. تمرکز می تواند به صورت تمرکز بر روی هزینهها و یا تمرکز بر روی ایجاد تمایز باشد.
سه استراتژی عمومی پورتر و مزیت رقابتی
حضور در وسط
معمولاً حضور در وسط این 3 استراتژی متفاوت، نسخهای است که برای کسب سودهای کمتر از میانگین صنعت تجویز میشود. هر چند اگر شرایط صنعت بسیار جذاب باشد، می توان به کسب سودهای بالا هم در ناحیهی وسط این استراتژیها امید داشت.
در نهایت اتخاذ هر کدام از استراتژیهای مذکور میبایست مطابق با مدل زیر تبدیل به یک ارزش قابل ادراک برای مشتری گردد. ارزشی که مشتری برای کسب آن، راغب به پرداخت هزینهی محصول باشد.
مدل خلق ارزش با استفاده از مزیت رقابتی
مزیت رقابتی پورتر یکی از 10 مفهوم کلیدی مدیریت محسوب میشود.
منابع مورد استفاده در این مطلب:
سایت انگلیسی:
12manage
quickmba
این مقاله توسط آقای سید حمیدرضا عظیمی نوشته شده است.