یادداشت‌های مدیریتی

5 درس مالی که باید به کودک خود بیاموزید

آموزش مسائل مالي به فرزندان و پرورش عادات مالی خوب در آنها داراي مزاياي بلند مدت بوده و تلا شي ارزنده به شمار ميآيد. بي توجهیمدیریت مالی برای کودکان والدین در این باره می تواند پیامدهایی ناخوشایند برای آتیه فرزندان به همراه داشته باشد. متاسفانه برخی والدین در آموزش مسائل مالی به فرزندان خود کوتاهی می کنند زیرا فکر می کنند که اساسا حرف زدن راجع به پول به فرزندان درست نیست یا برای این کار وقت و پول کافی دراختیار ندارند. والدین صرف نظر از هر سطحی از درآمد وظیفه دارند فرزندان رابا پول و مسائل پیرامون آن آشنا سازند.

در کشورهای توسعه یافته دانش آموزان در طول 12 سال تحصیل تا پایان دبیرستان (High School) مبانی بسیاری از مفاهیم مالی را می‌دانند و بسیاری از مهارتهای مالی (Financial Skills) را اموخته اند. و آنها بسیاری از آنها می توانند از سن 18 سالگی صورتهای مالی سالانه ی خود را آماده و به سازمانهای مربوطه گزارش دهند. حال آن که می توان ادعا کرد در ایران نه تنها پس از پایان 12 سال تحصیل تا دیپلم بلکه حتی فارغ التحصیلان دوره ی کارشناسی بسیاری از رشته های دانشگاهی نیز هنوز با بسیاری از مفاهیم و مهارتهای مالی نا آشنا هستند. متاسفانه همان طور که اشاره شد، فرهنگ خانواده ها و نظام آموزشی، توجهی به اهمیت یادگیری مسائل مالی برای نوجوانان و جوانان ندارند.

در ادامه 5 درس مالی که باید به کودکانمان بیاموزیم را معرفی شده است. هر زمان نام موضوعات مالی و سرمایه گذاری به میان می‌آید ذهن افراد به سمت بازارهای بورس و اوراق قرضه (مشارکت) می رود. هر چند اینها ابزارهای اصلی سرمایه گذاری هستند اما این ابزارها برای خلق ثروت به پول نیاز دارند و طبیعی است که این پول باید از جایی تامین شود.

برای اکثر ما منبع تامین پول برای سرمایه گذاری شغل است؛ یادگیری ارتباط بین شغل و پول، درسی است که همه ی ما در مرحله ای از زندگی آن را اموخته ایم. آموزش این درس به کودکان می تواند کمک بزرگی به آنها باشد تا با خطاهای مالی در زندگی آینده شان روبرو نشوند.

درس اول : برای پول درآوردن، پول لازم است.

این جمله ی آزمایش شده و درست بیشتر از آن که برای والدین کاربرد داشته باشد، برای سرمایه گذاران جوان کاربرد دارد. کمتر نوجوانی می تواند انتظار داشته باشد که والدینش برای او سهم شرکتی در بازار بورس را بخرند یا در پذیره نویسی یک شرکت تازه تاسیس شرکتش دهند. بنابراین زمانی که نوجوان قصد خرید یک دوچرخه، کامپیوتر، ایکس باکس و … را دارد و حسابهای والدینش هم خالی است، زمان مناسبی است تا این جمله ی صحیح را به او بیاموزند ! یعنی او می تواند این پول را امروز سرمایه گذاری کند تا بتواند با سرمایه اش خلق پول کند !

درس دوم : شما به یک هدف نیاز دارید .

جمله ی معروفی هست که می گوید « هیچ کس برای شکست خوردن برنامه ریزی نمی کند ولی خیلی ها در برنامه ریزی کردن شکست می خورند » . این قانون سرانگشتی هم برای کودکان مصداق دارد و هم برای والدین ها. به کودکان بیاموزیم که باید هدفی را تعریف کنند و سپس برای رسیدن به هدف برنامه ریزی کنند. این هدف می تواند خریدن یک Mp3 Player باشد.

یعنی نوجوان پس از آن که هدف مورد نظرش را تعریف کرد باید قیمتی را برای آن شناسایی کند و سپس باید برنامه ریزی کند تا وجه نقد مورد نظر برای آن را تامین کند. شاید هدف تعریف شده برای یک فرد بالغ بسیار کوچک به نظر آید اما برنامه و استراتژی جهت رسیدن به هدف همانند کارهای بزرگ است، و بدین ترتیب کودکان یک اصل مهم را آموخته اند.

درس سوم : ارتباط بین درامد و کار را بیاموزید !

مسئولیتی را به کودکان بدهید و بابت اجرای صحیح آن حقی را برای آنها در نظر بگیرید. مثلاً در ازای آب دادن به درختان، زدن چمنها یا … می توان امتیازی را که می توانید پولی یا غیر پولی باشد به کودکان بدهیم تا بدین ترتیب آنها رابطه ی بین کار (شغل) و درآمد را درک کنند.

درس چهارم : انگیزش با جایزه !

پس از آن که کمی سرمایه و وجه نقد را به دست اورد می توان به او کمک کرد تا به هدف از پیش تعیین شده اش برسد و بدین ترتیب انگیزه ی او برای نیل به اهداف بزرگتر بیشتر شود.

درس پنجم : کار به پاداش ختم می شود.

اکنون باید آنها به این باور برسند که کار و تلاش صحیح به پاداش ختم خواهد شد. آنها خواهند آموخت که کسب درآمد نیازمند تلاش است همچنین آنها تصویری از برنامه ریزی و تعیین هدف را کسب نموده اند. آنها باید این درک را پیدا کنند که کسب درآمد بسیار مشکل تر از خرج کردن است !

منابع مورد استفاده در این مطلب:

سایت فارسی:

روزنامه مردم سالاری مورخ 10/11/86

سایت انگلیسی:

investopedia

این مقاله توسط آقای سید حمیدرضا عظیمی نوشته شده است.

سید حمیدرضا عظیمی

سید حمیدرضا عظیمی، دانش آموخته مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی امیرکبیر در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی با گرایش بازاریابی از دانشگاه شهید بهشتی و دکتری مدیریت از دانشگاه علامه طباطبایی که از سال 1382 فعال فضای تجارت الکترونیک بوده و هم اکنون از مدرسین مدیریت بازاریابی و به طور مشخص بازاریابی اینترنتی (Digital Marketing) است. رزومه کامل من را اینجا ببینید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا