یاهو قربانی اشتباهات مدیریتی شد
بر اساس گزارشی از فوربس، ریاست ماریسا میر (Marissa Mayer)بهعنوان مدیرعامل شرکت یاهو گویا همچون دیگر مدیران سابق این شرکت به پایان خو نزدیک است. این بار شکست جدی یاهو میتواند آخرین شکست این شرکت پیشگام اینترنتی باشد. قرار نبود این اتفاق رخ دهد، اما ناتوانی یکی دیگر از مدیران یاهو جهت اجرای مدیریت ریسک موجود، سرنوشت ناراحت کننده ای را در انتظار این شرکت گذاشته است. و مجددا این اشتباهات مدیریتی تعداد زیادی را ازجمله سرمایهگذاران، کارمندان و حتی مشتریان تحتتاثیر قرار داده است.
مشکلات یاهو زمان ورود ماریسا میر
زمانی که میر وارد یاهو شد، این شرکت گرفتار مشکلات زیادی بود. رشد شرکت متوقف شده بود و بازار آن تحتتاثیر فعالیتهای گوگل و فیسبوک قرار گرفته بود. به همین ترتیب با توجه به اینکه مردم دیگر به سایتهای جمعآوری کننده خبر نیاز ندارند و برای جستوجوی بیشتر به گوگل مراجعه میکنند، آپدیت بودن و درآمد حاصل از تبلیغات زیر سوال رفته بود. کاربران فعال اینترنتی به شبکه های اجتماعی موبایلی روی آورده بودند و این در حالی است که یاهو هنوز وارد این فضای رقابتی نشده بود. به بیان دیگر، هنگامی که میر شروع به فعالیت کرد، یاهو به یک تغییرات اساسی و استراتژی کاملا جدید نیازمند بود. اما در کمال ناباوری یاهو چیزی را ارائه نکرد. میر در عوض، یکسری اقدامات تاکتیکی بیمعنی را معرفی کرد که تغییر طراحی صفحه اصلی یاهو، لغو سیاست دورکاری و نیز مجموعه ادغامهای بیدلیل از جمله این اقدامات بود. سر همبندی تاکتیکهای یک فرمول موفقیت تاریخ مصرف گذشته این حقیقت را نادیده گرفت که یاهو در واقع در مسیر بدون تناسبی قرار گرفته و به یک تغییر اساسی و سریع نیاز دارد.
به نقل از فوربس، در شرایطی که عرضه عمومی به علیبابا یاهو را امیدوار کرد، برنامه ای که مدتها پیش قرار بود برای سرمایهگذاری در این شرکت چینی اجرایی شود، به یکباره فضای افزایش ارزشگذاری وسیعی برای یاهو ایجاد نمود. این یک فرصت حرفهای بود تا کسبوکار یاهو را خیلی به سرعت به نوع جدیدتر، متفاوت و متناسبتر نسبت به استراتژی قدیمی آن تبدیل کند. اما متاسفانه میر از این فرصت در راستای پردهای جهت پنهان کردن مشکلات قبلی استفاده کرد. هنگامی که ماریسا میر از شرکت مشاوره مککینزی برای تغییر ساختار و تعطیلی برخی واحدهای خود درخواست کمک کرد، مشخص شد که در واقع صرفا در فکر ایجاد یک تعدیل نیروی گسترده بوده است. بعد از ۳ سال از آن موضوع و یک مرحله تعدیل نیروی دیگر، در حال حاضر مشخص شده که میر هیچ ایده بهتری برای ارزشآفرینی در یاهو نداشته و صرفا یک تعدیل نیروی گسترده دیگر اجرا کرده تا تمرکز شرکت بر فعالیتهای اصلی را افزایش دهد. تعدیل نیروهای بیشتر، بعد از سه سال کاهش فروش روش مناسبی برای رشد و افزایش ارزش ذینفعان نیست. تحلیلگران میگویند کسبوکار هستهای یاهو این روزها کاملا بیارزش شده است. ارزش آن اکنون کمتر از سهام باقیمانده از سرمایهگذاری در علیبابا است. و این موضوع غیرطبیعی نیست، چون یاهو در تبلیغات هم عملکرد چندان موثری نداشته است. هیچکس گوگل، فیسبوک و دیگر پیشتازان اینترنتی دنیا را برای تبلیغ کردن رها نمیکند تا به سراغ یاهو بیاید.
میتوانست به روش دیگری پیش رود
مشکلات یاهو کاملا مشخص و قابل حل بود. اما میر، به عنوان مدیرعامل این مجموعه تصمیم گرفت همان مسیر قبلی را ادامه دهد و نتوانست پیشرفتهای قابل توجهی در سایت و ابزار جستوجوی یاهو به وجود آورد. ادامه ریسک همیشگی یاهو مبنی بر عدم تناسب با شرایط موجود و بهروز نبودن، رشد این شرکت را فصل به فصل کاهش داد. در حال حاضر، همین ریسک (یعنی ریسکی که به واسطه عدم مطابقت با تغییر نیازهای بازار) در حال زمین زدن یاهو است. سرمایهگذاران دیگر علاقه ای به منتظر ماندن ندارند. آنها خواهان بازدهی سرمایهگذاری خود در علیبابا هستند و دیگر اهمیتی به مدیرعامل، کارمندان یا مشتریان یاهو نمیدهند. بسیاری از آنها از میر ناامید شدهاند و خواهان یک استراتژی خروج از این وضعیت هستند.
درس های مدیریتی زیادی را می توان از مدیریت میر به ارث برد:
• آوردن یک مدیر ارشد از گوگل (یا هر شرکت تکنولوژی بزرگ دیگر) صرفا به این معنی نیست که موفقیت خود به خود پیدا می شود. مثل انتقال رون جانسون از اپل به JCP، میر نشان داد حتی مدیران حوزه تکنولوژی نیز ممکن است در فهم و درک رویدادهای بازار و مهارتهای سازگاری با یک سازمان عاجز باشند.
• پایبند بودن به یک فرمول موفقیت تاریخی، سختکوشی جهت ایجاد یک استراتژی جدید و مطابق دادن آن با تحولات، برای هر مدیر تازه واردی کار آسانی است. وسوسه متمرکز شدن بر تاکتیکها و امید به اینکه استراتژی خود به خود پیش میرود، کار چندان جالبی نیست.
• به کار گیری نیروهای جوان برای یاهو مناسب نبود. خانم میر جوان بود و با کاربران جوان اینترنت آشنایی داشت. اما در نهایت، نتوانست مهارتهای لازم مدیریتی را برای نجات یاهو بهکار گمارد. جوان و پرانرژی بودن صرفا جایگزین مناسبی برای تفکر خلاقانه و دانش مدیریت یک سازمان نیست.
• هیاتمدیرهها در بعضی موارد بیش از اندازه به مدیران فرصت میدهند. ظرف چند ماه مشخص شد که ماریسا میر استراتژی خاصی برای نجات یاهو ندارد. با این وجود، هیاتمدیره این شرکت اقدامی برای جایگزین کردن مدیرعامل انجام نداد.
• مدیران در بیشت موارد غرور بیجا دارند. میر بلافاصله بعد از دانشگاه به سرعت به پیشرفت شغلی رسید و همین موضوع سبب غرور بیجا و اعتماد به نفس بیش از حد وی شد. در این وضعیت، ملزم کردن کارمندان به موافقت محض و جلب حمایت آنها کار آسانی است. همه اینها میتواند یک رهبر کسبوکار را به جای تفکر خلاقانه و تصمیمگیری کارآمد به غرور بیجا بکشاند.
با این وجود، یاهو میتوانست سرنوشت متفاوتی داشته باشد، اما مجموعه مدیرانی را استخدام کرد که هیچ کدام نتوانستند این شرکت را به سوی رقابتپذیری هدایت کنند. کارمندان، عرضهکنندگان، مشتریان و سرمایهگذاران یاهو قربانی تلاش برای حفظ شرایط موجود شدند و میر جدیدترین و شاید آخرین مدیرعاملی است که یاهو را به سوی شکست پیش برده است.