امپراتور نرم افزار جهان
روز ۲۸ اکتبر سال ۱۹۵۵، نوزادی در شهر سیاتل آمريکا چشم به جهان گشود که بعدها نامش در راس نخبگان تاريخ کامپيوتر قرار گرفت.
بیل گیتس در دوران کودکی هوش و استعداد ویژه ای به خصوص در علوم و ریاضی از خود نشان داد.
با توجه به این امر، والدینش او را به مدرسه خصوصی «لیک ساید» که دارای فضای آکادمیکی بود فرستادند. همانجا بود که بیل گیتس با کامپیوتر آشنا شد و متوجه علاقه و استعداد خود در زمینه برنامه نویسی شد.
بیل گیتس که در آن زمان ۱۳ سال داشت به همراه دوست و همکلاسی مشهورش «پل آلن» و چند تن از دانش آموزان مدرسه به زودی شیفته کامپیوتر شدند. آنها شب و روز وقت خود را در اتاق کامپیوتر، به یادگیری مفاهیم کامپیوتری میپرداختند، اما این گروه، دست به کارهای خرابکارانه هم زدند!
هکرهای کوچک مدرسه لیک ساید، سیستم امنیتی کامپیوترها را بارها از کار انداختند و حتی فایل های حاوی میزان استفاده کاربران را تغییر دادند تا مدت زمان بیشتری از کامپیوترها استفاده کنند، اما سرانجام همین شرکت که ابتدا هکرهای جوان را بیرون کرده بود، آنها را برای رفع ضعف های امنیتی متعدد سیستم هایشان استخدام کرد و در عوض این فرصت را در اختیار آنان قرار داد تا به صورت نامحدود از کامپیوترها استفاده کنند.
پس از مواجه شدن آن شرکت با بحران مالی، آنها به شرکت علوم و اطلاعات Information Sciences رفتند. این شرکت برای نوشتن برنامه پرداخت های خود، گروه را به خدمت گرفت و باز هم به جای پول، زمانی را برای استفاده از کامپیوتر در اختیار آنها قرار داد، البته قرار بر این شد که چنانچه برنامه های آنها به فروش برسد، بخشی کوچکی از درآمد فروش، به گروه تعلق گیرد. برای انعقاد این قرارداد، گیتس و آلن، شرکتی را با نام Traf -O- Data تاسیس کردند.
در پاییز سال ۱۹۷۳ بود که گیتس مشغول به تحصیل در رشته حقوق دانشگاه هاروارد شد، اما او همچنان علاقه چندانی به این دروس نداشت و به سرعت مرکز کامپیوتر دانشگاه را یافت و در آن غرق شد. شب ها تا صبح پای کامپیوتر مینشست و به صفحه سیاه و حروف سبز رنگش خیره میشد و روزها در کلاس میخوابید.
در یکی از روزهای دسامبر سال ۱۹۷۴، یک نسخه از یک مجله الکترونیکی نظر پل آلن را جلب کرد. روی جلد این مجله، تصویر یک کامپیوتر Altair۸۰۸۰ با عنوان «نخستین میکرو کامپیوتر جهان، قابل رقابت با مدل های تجاری» وجود داشت. گیتس و آلن دریافتند که این یک فرصت استثنایی است و بازار فروش کامپیوترهای خانگی رو به شکل گیری است و کسی باید برای این کامپیوترها نرم افزار بنویسد.
چند روز بعد گیتس با شرکت سازنده کامپیوتر Altair ۸۰۸۰ تماس گرفت و گفت که اخیرا یک نسخه از نرم افزار BASIC را نوشته است و میتواند آن را روی کامپیوتر آن شرکت اجرا کند. پس از حدود ۸ هفته، آلن برنامه را به شرکت MITS برد. برنامه کاملا درست کار کرد و قرارداد بسته شد.گیتس که حالا شکل گیری سریع بازار نرم افزار را به چشم میدید و از آینده نگری قابل توجهی نیز برخوردار بود، به رغم مخالفت و هشدارهای والدین و بسیاری از دوستانش، از دانشگاه هاروارد انصراف داد و بدین ترتیب مایکروسافت متولد شد.در 1981، زمانی که مایکروسافت تنها شش سال داشت، هیچ شرکت تکنولوژیکی بزرگتر از IBM وجود نداشت. پس وقتی IBM سفارش اولین سیستم عامل را برای کامپیوترهای خانگی به بیل گیتس داد، او متوجه شد که در یک موقعیت استثنایی قرار دارد. هر چند MS-DOS بهترین سیستم عامل نبود و بسیاری از کاربران عقیده داشتند که استفاده از سیستم اپل به مراتب آسان تر است، ولی چون برنامه اپل فقط برای استفاده در کامپیوترهای خودش طراحی شده بود که سهم بسیار پایینی در بازار داشت، کاربران مجبور بودند از داس استفاده کنند. به همین خاطر گفته میشود که IBM پل صعود مایکروسافت بوده، زیرا اشباع بازار کامپیوترهای خانگی توسط IBM که با داس کار میکردند، به طور اتوماتیک موجب اشباع بازار نرم افزار توسط مایکروسافت شد. به همین دلیل، مایکروسافت با فروش سیستم عامل خود در بازار داغ سیستم عامل برای کامپیوترهای مشابه IBM از یک شرکت کوچک به یکی از بزرگ ترین شرکت های نرم افزاری در صنعت کامپیوترهای خانگی تبدیل شد.اپل کمپانی معتبری بود که به دور خود دیواری کشیده بود. مایکروسافت دیوارهایش را فروریخت و سیستم عامل های شرکتش را در اختیار سایر کمپانیها قرار داد. چون میدانست که اگر میخواهد همه جا حضور داشته باشد، نباید در مورد اینکه با چه کسانی کار میکند وسواس به خرج دهد.در هجدهم ماه مه سال 1998 در دپارتمان دادگاهی ایالات متحده آمریکا، 19 ایالت شروع به مخالفت علیه مایکروسافت کردند. آنان بیان کردند که مایکروسافت به صورت غیرقانونی با استفاده از قدرت انحصاری خود در فروش ویندوز سوءاستفاده کرده است که این باعث شد، مایکروسافت ضرر زیادی متحمل شود.مایکروسافت با استفاده از پایه ای که بنا نهاده بود، در دهه نود توانست برنامه های کاربردی دیگری از جمله آفیس و مدیا پلیر به کاربران عرضه کند. در حقیقت این تصاحب بازار است که باعث سود 14 میلیون دلاری سال گذشته مایکروسافت شده است، نه محبوبیت و حسن شهرت آن! در نهایت در جایی که مصرف کنندگان بدون هیچ فکر و تصمیم گیری از نام تجاری شما استفاده میکنند، چه نیازی به محبوبیت دارید؟ و بدین ترتیب، شرکتی که کالای ناملموس به پشتوانه IBM میفروخت، به نام تجاری دست نیافتنی تبدیل شد.
منبع : دنیای اقتصاد