شیوه بازاریابی برای محصولی جدید
از زمانی که جان دونفی، شرکت صنایع غذایی و آشامیدنی NY Bagels را در سال ۱۹۹۲ در ملبورن استرالیا تاسیس کرد، باید سخت تلاش میکرد تا باگل، نان محلی نیویورک را در استرالیا به همه بشناساند، چون این نان بر خلاف آمریکا و کانادا در وعدههای غذایی استرالیاییها جایی نداشت. دونفی برای حل این موضوع، از اصل سادگی سیستم۱ و به کارگیری خلاقیت استفاده کرد.
چالش کسب وکار
کسبوکار جان فقط به شناساندن نانهای باگل متکی بود و او میدانست این موضوع چالش بزرگی ایجاد خواهد کرد. اگر او قصد می کرد که از این کار درآمد داشته باشد، مجبور بود اهمیت کار را به مردم ثابت کند. به منظور افزایش آگاهی در میان مصرفکنندگان استرالیایی، جان با زیرکی استراتژیهای بازاریابی ساده و در عین حال موثر و موفق را به کار گرفت.
پاسخ کسب وکار
• استراتژی هدایت
جان دریافت که برای شناساندن و عمومی کردن محصولاتش باید بر افرادی متمرکز شود که عموماً باگل را نمیشناسند و آن را نمیخرند. او میخواست به آنها نشان دهد با نخریدن این محصول چه چیزی را از دست میدهند. برای انجام این کار، او تصمیم گرفت باگل را در منوی شرکتهای تهیه غذا برای مجالس و مراسمها قرار دهد. یعنی با این کار تلاشهای خود را به سوی بنگاههایی هدایت کرد که در کار تدارک غذا بودند و میتوانستند نانهای او را توزیع کنند. اگر مردم باگل را دوست داشته باشند، به طور اتوماتیک در مورد آن صحبت میکنند و این گفتوگوها به نفع کسب وکار جان خواهد بود. حتی اگر طرفداران او ندانند کدام برند این نانها را تولید کرده، باز هم نتیجه مثبت خواهد بود، چون مهمترین موضوع این بود که باگل شناخته شود.
• اختلاف محصول
بعد از اینکه جان نانهای خود را به شرکتهای تهیه غذا معرفی کرد، زمان آن فرا رسیده بود که بازاریابی برند خود را برای کافهها، رستورانها و مراکز عمومی آغاز کند.
هنگامی که او تحقیقات در بازار را انجام میداد، دریافت که بسیاری از مردم در مورد این محصول هیچ چیز نمیدانند و تصور اشتباهی از آن دارند. او برای اینکه مردم را علاقهمند کند، باید در مورد ویژگیهای خاص این نان تبلیغ میکرد – این که باگل در اصل به صورت آب پز و نیز از مواد باکیفیت محلی و وارداتی تهیه میشود. جان این اطلاعات را در وب سایت خود منتشر کرد و محصولات جانبی بازاریابی را در کنار آن قرار داد و مردم را به امتحان کردن آن تشویق کرد. این کار به سرعت مردم را جذب کرد و میزان فروش شرکت رو به افزایش گذاشت. جان میدانست محصولاتش منحصر به فرد است و روشی را برای بازاریابی آن انتخاب کرد که منعکس کننده این ویژگی بود.
• گوش کردن و ارتباط برقرار کردن
پس از آن، جان شروع به جمعآوری بازخوردهای مشتریان جدید کرد و دریافت که بسیاری از آنها نانهایی با اندازه کوچکتر را ترجیح میدهند. او میخواست به مشتری محصولی را ارائه دهد که دقیقا مطابق میلش باشد، بنابراین باگل را به نوعی پیش غذا تغییر داد که به طور خاص برای بازار موسسات تهیه غذا طراحی شده بود.
از زمان آغاز تولید این نوع پیش غذاها، جان موفقیت بزرگی را مشاهده کرده است. توصیه اکید او این است که «همیشه با مشتریان خود صحبت کنید، چه زمانی که چالشی در کسب وکار شما وجود داشته باشد یا نباشد.»
پاورقی
۱- اصل سادگی بیان میکند که اکثر سیستمها چنانچه ساده و به دور از پیچیدگی بماند، عملکرد بهتری خواهند داشت.
منبع: روزنامه دنیای اقتصاد